دانلود رمان تقابل از الف. کلانتری

دانلود رمان تقابل از الف. کلانتری pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان تقابل از الف. کلانتری با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته به دنبال راهی برای التیام دردی است که به جانش افتاد قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که با دنیا هم سر جنگ داشت و این بین به ازای سوختن عزیزترینش عزیز ترین دیگری را سوزاند به شعله ی انتقام …
رمان تقابل
چشمانش مثل همیشه فقط جلوی پایش را میدید، از همان کودکی ماهرخ خانم سر به زیر بارش آورده بود و این اخلاقش هیچ دخلی به وجود پدر معتاد لاجونش نداشت. از سیزده-چهارده سالگی کار کرده بود و خرج خانواده اش را تأمین کرده بود. تمام دنیایش در خیر ببینی مادر و شرریطنت برادر و لبخند محدوب سرراحلش

خلاصه رمان تقابل

چشمانش مثل همیشه فقط جلوی پایش را میدید، از همان کودکی ماهرخ خانم سر به زیر بارش آورده بود و این اخلاقش هیچ دخلی به وجود پدر معتاد لاجونش نداشت. از سیزده-چهارده سالگی کار کرده بود و خرج خانواده اش را تأمین کرده بود. تمام دنیایش در خیر ببینی مادر و شرریطنت برادر و لبخند محدوب سرراحلش خلاصه میشد و عدیب آن پدر بی رگ در این جمع جایی نداشت. با گرفتن لیسانس مکانیک، کارش از وردست بودن به دست راست آقا منوچهر شدن ارتقا پیدا کرده بود و با پاکی و تلاش روز به روز احترام بیشتری برای خودش می خرید. صدقه سری او بود که پدرش نتوانسته بود همان

خانه ی فسقلی و درب و داغان را بفروشد و آواره شان کند. تنها کسی بود که حرفش برو داشت و در و همسایه بدشان نمی آمد دخترکانشان را سروقتش بفرستند، شاید طلسم مجرد بودنش بشکند. خواست کلید بیندازد که صدای جیغ ساحل، ترس بر دلش انداخت و به دستش سرعتی بیشتر داد. چشمانش ناباور به صحنه ی زنده ی پیش رویش خشک شد، سهراب با کمربند کهنه اش به جان ساحلش افتاده بود و با تمام زور نداشته اش از سر خماری بر تن ظریفش فرود می آورد. _چه خبره تو این سگدونی؟ صدای دادش آنقدر بلند بود که سهراب را هم بلرزاند. _مرتیکه ی بی همه چیز باز جنست تموم شده،

افتادی به جون اینا؟ سهراب بینی اش را بالا کشید و چشم غره ی بی حالی حواله اش کرد: _باید از تو اجازه بگیرم واسه تربیت این گیس بریده؟ _قبلنم بهت گفتم، ولی ایندفعه م گوشاتو کامل باز کن. سر انگشتت به یکی از این سه تا عزیز کرده ی داوود بخوره، جات تو جوب سر کوچه ست تا وقتی جونت در بیاد و شرت از دنیا کنده شه! اینو خوب آویزه ی گوشت کن. _بچه بزرگ کردی ماهرخ خانم، صداش رو ول میده رو سر باباش! شیرت چه پاک بوده! ماهرخ که گوشه ای ایستاده و با گوشه ی رو سریش نم چشمانش را می گرفت، گفت: _بچه م حرف حق میزنه چرا آتیشی میشی؟ خدا خودش میدونه که…

دانلود رمان تقابل از الف. کلانتری pdf رایگان بدون سانسور

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
ابر برچسب ها
دانلود رمان های مریم پیروند دانلود رمان های مژگان فخار دانلود رمان های مریم روح پرور دانلود رمان های بهاره حسنی دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان های رویا رستمی دانلود رمان های حامی دانلود رمان سرنوشت عاشقی از آتنا و نرگس pdf دانلود رمان های زاده خون) محیا_م دانلود رمان های ققنوس زهرا دانلود رمان پرو ققنوس از ققنوس زهرا pdf دانلود رمان های معصومه کاظمی دانلود رمان معصوم زیبا از حامی pdf دانلود رمان های آتنا و نرگس دانلود رمان فرجام آتش از مونا امین سرشت pdf دانلود رمان های مونا امین سرشت دانلود رمان مثل قهوه تلخ تلخ از lord of fea pdf دانلود رمان های راضیه درویش زاده دانلود رمان محکمه از راضیه درویش زاده pdf دانلود رمان های آیسا سادات حسینی دانلود رمان لیلیم باش مجنون میشوم از آیسا سادات حسینی pdf دانلود رمان های عالیه جهان بین دانلود رمان گره های روشن از عالیه جهان بین pdf دانلود رمان گلورونگ در آتش (جلد دوم) از معصومه کاظمی pdf دانلود رمان های فاطمه تابع بردبار
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بندر رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.