دانلود رمان find me به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
📚#هرمیس
✍️نویسنده: #پگاه رستمی فرد
✨ژانر: #عاشقانه
📑خلاصه:
پیوند چهار زندگی از زبان چهار شخصیت مختلف…
بازگشت هرمیس، یک پسر بیست و هشت ساله و مبتلا به بیماری دو شخصیتی به ایران و سایه انداختن برنامهی طولانی مدتش برای انتقام روی زندگی یک خانواده، داستان ساز میشه و در این مسیر کمکم پرده از معماهای پنهان برداشته میشه که هرمیس میفهمه نقشش در این بازی، تنها قربانی بودنه!
زمانی که عشق پای خودش رو به زندگی هرمیس باز میکنه و هرمیس تصمیم میگیره که از مسیر برگرده…
داستانی از عشق و نفرت، بوسه و خون و هزار چهره پشت چهره…!
دانلود رمان خوب ترین حادثه رایگان به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com
📚#خوب ترین حادثه
✍️نویسنده: #زینب پیش بهار
✨ژانر: #عاشقانه معمایی
📑خلاصه:
خزر در تدارک مراسم عروسی با نامزدش پدرام است. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه درست چند روز مانده به مراسم عروسی، جسد افرا، خواهر فراری خزر، توسط پلیس پیدا میشود و مراسم عروسی به هم میخورد. با یافتن یک عکس در اینستاگرام خزر در پی گذشتهی تاریک خواهرش افرا راهی امارات میشود تا راز قتل خواهرش را بفهمد و این تازه شروع ماجراست. زیرا پای پدرام به عنوان…
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
در صورت نارضایتی از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید
شماره پشتیبانی پس از خرید :
تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ
09170366695
آقای حامد شورکی
###
دانلود رمان صرفا جهت اینکه خرفهم شی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
📚#التهاب
✍️نویسنده: #زینب پیش بهار
✨ژانر: #عاشقانه معمایی
📑خلاصه:
گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی میشود، اما به واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری میکشد…
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
در صورت نارضایتی از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید
شماره پشتیبانی پس از خرید :
تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ
09170366695
آقای حامد شورکی
###
دانلود رمان هم دوست هم دشمن اثر هلیا عسگری بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در 20 رمان
📚#هم دوست هم دشمن
✍️نویسنده:#هلیا عسگری
✨ژانر :#عاشقانه
📑خلاصه:
روایت مواجهی دو آدمی که هر دو درد دیده و زجر کشیدهاند. یکی دست گذاشته روی زانوهایش و ایستاده و یکی، تا زانو فرو رفته در باطلاق درونش. ایندو برای نجات خود از خود، برخلاف تصمیم غرورشان، ناخودآگاه دست به سوی هم دراز میکنند…
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید
شماره پشتیبانی پس از خرید :
تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ
09170366695
آقای حامد شورکی
###
دانلود رمان غثیان اثر زینب عامل به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.20novel.com
📚#غثیان
✍️نویسنده:#زینب عامل
✨ژانر :#عاشقانه
📑خلاصه:
مدتها بعد از غیبتت که اسمی از تو به میان آمد دنبال واژهای گشتم تا حالم را توصیف کنم… هیچ کلمهای نتوانست چون غَثَیان حال آشوبم را به تصویر بکشد.
با شنیدن اسمت غَثَیان کردم. تمام خاطراتمان را… تمام نگاههای عاشقانهای که میانمان رد و بدل شده بود.
توصیف حال من، توصیف دل آشوبههایم بعد از بازگشتت وقتی دیگر عاشقانههایت به من تعلق نداشت فقط یک کلمه بود.
“غَثَیان”
غَثَیان در لغت به معنی آشوب و شوریدگی دل است که منجر به قی کردن شود. ( حالت تهوع از میزان اضطراب و استرس)
خلاصه رمان غثیان
تسلیم شدم به همین سادگی… شاید هم ساده نبود. شاید هر زن عاشقی به جای من مقابل مرد عاشق قصه نشسته اش بود با شنیدن همین جمله فراموش میکرد بینشان پر از موانعی است که عبور از آنها غیرممکن است و به سمت معشوقش پر میکشید. شاید هر آدم عاشقی با فهمیدن اینکه فراموش نشده است از یاد میبرد که بعضی از ارتباط ها شدنی نیست و خودش نیز معترف می شد که هرگز آدم فراموش کاری نبوده است. شاید من داشتم نسبت به خودم با بی انصافی قضاوت میکردم هر چه که بود این
بار من استکان را بدون نعلبکی اش از دست او گرفتم. چشمانم را برای چند ثانیه بسته و جرعه ای از چای را نوشیدم وقتی چشم باز کردم که البرز سرجایش برگشته و با لبخند داشت تماشایم می کرد. -تو هم فراموش نکردی آذین. مثل من… استکان کمر باریک را از لب هایم فاصله داده و پایین آوردم. البرز حرف نمیزد با هر جمله اش کاری میکرد قلبم فرو بریزد. بی اختیار استکان را فشار دادم که اینبار صدای نگرانش باعث شد تا دست و پایم شل شود. _آذین اون استکان شیشه اش نازکه اونطوری فشارش نده خدایی
نکرده میشکنه و دستت رو میبره.چگونه اینهمه دقیق بود؟ چگونه میتوانست اینگونه سحر آمیز حرف بزند؟ دیگر طاقت توجهات و حرفهایش را نداشتم داشتم کم میآوردم هر چه من سعی می کردم نگاه و کلمات جادویی او را نادیده بگیرم او با قدرت بیشتری در قلبم پیش روی میکرد باز هم او موفق شد. وقتی استکان نیمه خوردهی چای را از میان انگشتان شل شده ام بیرون کشید باز هم او پیروز میدان بود. قصدش از تعارف چای فقط این بود که به من اثبات کند عادتها و خواسته های او را فراموش نکرده ام …
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید
شماره پشتیبانی پس از خرید :
تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ
09170366695
آقای حامد شورکی
###
دانلود رمان طلوع مه آلود (4 جلد کامل) اثر پونه س بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در بیست رمان
📚#طلوع مه آلود (4 جلد کامل)
✍️نویسنده:#پونه س
✨ژانر :#عاشقانه تخیلی فانتزی ماجراجویی معمایی
📑خلاصه:
در جلد پیشین خوندین که مها دختر زمین و گرگینه ای قدرتمنده که به تنهائی تونسته آلفای ششم رو نابود کنه .
اما برای حفظ امنیت و آرامش رابطه اش با البرز ، این اتفاق رو جور دیگه ای نشون میدن و مکس پسر آلفای ششم ، جای پدرش قرار میگیره. آرتور خوناشام اصیلی که با خون مها به ابر انسان تبدیل شده بود در دنیا در حال گشتن و نابودی خوناشام های اصیل و خونخواره و تو جنگل لاویج زندگی در آرامش جریان داره … تا اینکه یه نامه میرسه …
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید
شماره پشتیبانی پس از خرید :
تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ
09170366695
آقای حامد شورکی
###
دانلود رمان چشمهایت از vania b به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
📚#یک فروردین
✍️نویسنده: #هلیا عسگری
✨ژانر: #عاشقانه #پلیسی
📑خلاصه:
سیاوش،مردی سی و چند ساله و بزرگ شدهی بهزیستی،پلیسی معلق شده از کار و بوکسوری که بعد از سالها تمرین و مدالهای رنگارنگ برای گذران زندگی مجبور به شرکت در مسابقات زیرزمینیست؛در مقابل دخترکی ترانه نام قرار میگیره که در ظاهر هزار تفاوت باهم دارند و در باطن هزاران شباهت…
سیاوش، مردی سی و چند ساله و پرورش یافته بهزیستی است، پلیسی معلق از کار و بوکسوری که بعد از سال ها تمرین و مدال های رنگارنگ برای گذران زندگی باید در چند مسابقات زیرزمینی شرکت کند، در مقابل دخترکی ترانه نام قرار میگیرد که در ظاهر هزار تفاوت با هم دارند و در باطن شبیه همند …
خلاصه رمان یک فروردین
من از سن ۱۷سالگی توی خیریه های مختلف کار می کردمT یعنی به صورت داوطلبانهt از خیریه های مرتبط با مبتلایان به سرطان، تا کودکان کار و خیلی چیزهای دیگهT هر کاری که از دستم برمیومد تا به حال انجام دادم، از نظافت موسسه تا پیدا کردن اسپانسر برای برگزاری بازارچه خیریهT بنابراین توی این ۷سال کلی تجربه به دست آوردم که ازشون برای بهتر کردن اوضاع موسسه ها استفاده کردم
مثلا برای موسسه ی گلبو، من و تیمم یه بازارچه ترتیب دادیم و سه تا اسپانسر جذب کردیم که هزینه بازارچه رو تامین کنن، اون بازارچه که بازارچهی غذا بود، نزدیک به ۸۰ میلیون تومن برای موسسه سود داشت و بسیاری از مشکلاتش حل شد و خب برای خیلی موسسه های دیگه که تمایل برگزاری بازارچه ندارن و بیشتر احتیاج به یک سری رابط ها دارن که مستقیم بهشون کمک بشه هم کارهایی انجام دادیم
دست برد سمت کیفش و آلبوم آچهار سرمهای رنگ رو بیرون آورد و به سمت خانم رستمی گرفت … این بیشتر کارایی هست که من و تیمم این مدت انجام دادیم، ما برای برگزاری بازارچه و هرکاری که از دستمون برمیاد هیچ هزینه ای دریافت نمیکنیم، اما حداقل انتظارمون اینه که موسسه ای که نیازمند کمک هست این اطمینان رو بهمون بده که بعد از دریافت پولی که از بازارچه و یا کمک های مردمی جمع میشه تمامش رو برای ذینفع ها خرج کنه
برای همین 10 قبل از شروع کار یک ضمانت نامه امضا می کنیم. این طور که شما ضمانت می کنید تمام پولی که از فعالیت ها به دست میاد رو خرج ذینفع ها کنید؛ اونم به این صورت هست که ما هر موقع که بخوایم می تونیم به موسسه مراجعه کنیم و از شما بخوایم که گزارش های مالی رو در اختیارمون قرار بدید
اگر شما این پول رو غیر از ذینفع ها در جای دیگری خرج کنید یا گزارش های مالی به اندازه کافی واضح نباشن، سرنوشت این موسسه میشه مثل موسسه نیک گوهر. فکر می کنم حتما ازشون شنیدید؟ درسته؟» من آشنایی با موسسه ها نداشتم اما خانم رستمی ابرویی بالا برد. – منظورت خیریه کودکان کار گوهره؟ که الان چند وقتی هست منحل شده؟
بله، از ۱۲۵ میلیونی که بازارچه ی ما برای خیریه شون سود دهی داشت، تنها ۵۰ میلیون رو خرج ذینفع ها کرده بودند. قبل از اینکه من به اون خیریه کمک کنم خیلی از بچه ها هنوز لباس و تخت و چیزهای اولیه نداشتند، من مدام سر می زدم میدیدم هیچ فرقی نمیبینم. ازشون گزارش خواستم، امتناع کردند، چندین بار باهاشون به گفتگو نشستم اما تاثیری نداشت
در آخروقتی برای ۲۳۰تا بچه ای که اونجا نگهداری می شد جا پیدا کردم، از راه قانون وارد شدم و خیریه منحل شد.» بی حرکت نگاهش کردم. اینجور کاراها به هیکل و قیافه اش نمیخورد. راه قانون! … منو ببخشید که اینقدر رک و بی پروا حرف می زنم. اصلا نمیخوام هدف این موسسه رو نادیده بگیرم. اما حتما شما از من بهتر میدونید که چقدر زیادن آدمایی که وارد این فضا میشن تا جیب خودشون رو پر کنن و دقیقا اونایی که به کمک احتیاج دارن سرشون بی کلاه میمونه …
لینک دانلود پس از خرید برای شما نمایش داده میشود
در صورت نارضایتی نویسنده از انتشار رمان با شماره پشتیبان تماس بگیرید
شماره پشتیبانی پس از خرید :
تلفنی _ روبیکا _ اس ام اس _ تلگرام _ واتس اپ
09170366695
آقای حامد شورکی
###