دانلود رمان باتلاق نور از هانی کریمی

دانلود رمان باتلاق نور از هانی کریمی pdf رایگان بدون سانسور

دانلود رمان باتلاق نور از هانی کریمی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

داستان نورا و یاشا… درسته دوستش دارم، عاشقانه می‌پرستمش ولی این راهش نبود. راه به دست آوردن من این نبود اونم بعد دوسال بی خبری… مرد من هر چقدر خواست خودشو سخت و خودخواه نشون بده نتونست، من این مرد رو بلدم، میفهمم راضی به این کار نیست، میفهمم خودشم تو عذابه، اما نمیدونم چرا؟؟؟ دلیل کارشو نمیفهمم؟ زمزمه کردم: با هم درستش می‌کنیم یاشا، من مال خودت میشم بهت قول میدم. بذار کنارت بجنگم. تو این جنگ من تو تیم توام ولی تو اشتباهی داری با من می‌جنگی. با صدای بم و گرفته اش گفت: دلم آشوبه نورا، فکر نداشتنت مثل خوره مغزمو میخوره!!

خلاصه رمان باتلاق نور

“یاشا” چیزی تا مرز دیوونگی فاصله نداشتم. تمام چیزی که از زندگی می خواستم روبه روم بود، وسوسه ی به آغوش کشیدنش داشت از پا درم می اورد. اما نمی تونستم کاری کنم، نورا خط قرمزای خاص خودشو داشت و تمام سعیم حفظ کردن اونا بود. دروغ چرا، تو خوشبینانه ترین حالتم فکر نمی کردم منو یادش مونده باشه و فقط به خودم امید می دادم که اینطور نیست تا بتونم به زندگی ادامه بدم، ولی این عشقی که تو چشماشه کل تصوراتمو بهم ریخت. قیافه بردیا وقتی بفهمه تمام فکراش اشتباه از آب در اومدن دیدنیه. نورا با چشم های منتظرش ازم جواب می خواست اما من تو موقعیتی نبودم که

بتونم رو سوالاتش تمرکز کنم. مغزم، قلبم، همه وجودم داشت تو آتیش خواستنش می سوخت. _یاشا. خدای من این نیازی که تو صداشه واقعیه یا من همچین تصوری دارم. بی حرف و درمونده بهش نگاه میکنم که میگه: نمی دونم گفتنش درسته یا نه، به احتمال زیاد بعدا کلی خودمو سرزنش کنم و پشیمون شم ولی… با نگرانی فاصلمونو به صفر رسوندم و رو به روش زانو زدم. کلی فکرای مزخرف تو سرم جولون می دادن، پشت اون ولی چی می خواست بگه که یهو ساکت شد. نکنه… نکنه کسی تو زندگیشه… من چه غلطی کردم؟ _ولی چی؟ به سختی زبون باز کرد و با لکنت گفت: می…میشه…

با هول و خشمی که داشت لحظه به لحظه بیشتر میشد غریدم: بگو نورا نصف عمر شدم بگو هر چی که باید بدونمو. نفس عمیقی کشید و به سرعت نور گفت: میشه بغلم کنی. و بعدش با خجالت سرشو تا جایی که ممکن بود پایین انداخت. آخ عشق من این چیزی بود که میخواستی بگی؟ اینهمه خجالت و عذاب برای یه آغوش؟ کاش چیز دیگه ای از خدا می خواستم. من که از خدامه. با همون خشمی که تو وجودم افتاده بود دستامو دورش انداختم و کشیدمش پایین. روی پاهام نشوندمش و با تمام وجود به آغوش کشیدمش.حلقه دستامو دورش تنگ کردم و به خودم فشارش دادم که آخ ریزی از گلوش خارج شد و…

دانلود رمان باتلاق نور از هانی کریمی pdf رایگان بدون سانسور

  • 20 دسامبر 2024
  • مدیر
https://pgba.ir/?p=785
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
ابر برچسب ها
دانلود رمان های بهاره حسنی دانلود رمان های مژگان فخار دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان های مریم پیروند دانلود رمان های رویا رستمی دانلود رمان های مریم روح پرور دانلود رمان های سرو روحی   دانلود رمان های محرابه سادات قدیری دانلود رمان پارادوکس چشمانش از آلما شایسته pdf دانلود رمان های آلما شایسته دانلود رمان ب از دوباره من و تو pdf دانلود رمان های دوباره من و تو دانلود رمان ابهام از مژگان فخار pdf دانلود رمان هجوم وهم بیابان ها از محرابه سادات قدیری pdf دانلود رمان های خاویر کرمنت دانلود رمان بیشعوری از خاویر کرمنت pdf دانلود رمان های VANIA_b دانلود رمان انتخاب دوم از VANIA_b pdf دانلود رمان فصل دیوونگی از آذین بانو pdf دانلود رمان های دواج به سبک کنکوری پریا_f دانلود رمان دواج به سبک کنکوری از دواج به سبک کنکوری پریا_f pdf دانلود رمان آسمان دیشب آسمان امشب از مهسا نجف زاده pdf دانلود رمان های مهسا نجف زاده دانلود رمان های آذین بانو دانلود رمان نیل از فاطمه خاوریان (سایه) pdf
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " بندر رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.