دانلود رمان عشق و غرور (جلد سوم) از پرستو_س با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
در عشق و غرور، آخرین بازمانده جادوی سیاه همه رو به چالش میکشه ولی….
خلاصه رمان عشق و غرور
کتایون::::::: تو آینه به خودم نگاه کردم. انگار یه آدم دیگه شدم. ظاهرم عوض نشده اما چشمام دیگه مثل قبل نیست. چشمام دیگه مثل قبل نا امید نیست… لباسامو چک کردم. امروز قراره با رها بریم گروه . امروز قراره رسما اعالم کنیم با همیم. هرچند همه تقریبا میدونن اما خب… نمیدونم بازم چرا استرس دارم. همیشه فکر می کردم از بقیه کمترم که جفت ندارم. اما حالا میتونم با غرور وارد جمع بشم. حالا منم یکی را دارم. یکی منو میخواد. تو سرنوشت یه نفرم. اونم نه هر کسی… نا خداگاه با فکر کردن به رها لبمو گاز گرفتم… که صداش از پشت سرم باعث شد برگردم. ” قانون شماره ۳″ اوه …اوه…مستر قانون …
“قانون شماره ۲″ خندیدمو چیزی نگفتم که گفت ” یعنی قانون شماره یکم یادت رفته؟” با هر جمله یه قدم میومد بهم نزدیک میشد. یه قدمی من بود که گفتم ” قانون شماره یک: هیچ سوالت بی جواب نمونه. قانون شماره دو: قوانین را به شوخی نگیرم. قانون شماره ۳ : به اموال شخصی تو کاری نداشته باشم ” چونه ام را گرفت تو دستش و شروع به بررسیم کرد و گفت ” درسته. پس چرا لبی که مال منه را گاز گرفتی؟” ابروهام از تعجب از پیشونیم میخواست پرواز کنه. این تغییر حالت رها برام قابل درک نبود. یهو خیلی ریلکس و باحال میشد . یهو قاطی می کرد و عصبانی میشد. سرشو خم کرد و
نگاه کرد اما دوباره خودشو عقب کشید و گفت “خب …خوبه …زیاد آسیب ندیده… بریم دیگه” دوباره رفت تو مود جدی. آخر من از دستش دیوونه میشم. تیکه میندازی ، آدمو دیوونه میکنی، بعد میگی بریم انگار هیچی نشده. رها اینبار بلند خندید. آه… بازم فکرم… رها بغلم کرد و گفت “خیلی خوبه ” “چی؟” “فکرات ” “خیلی نامردی ” “وقت نداریم وگرنه بهت نشون میدادم چقدر مردم” با حرفش تو دلم دوباره آشوب شد. نمی خوام جلو رها کم بیارم. همینجوری بهم زور میگه. بحث و عوض کردمو گفتم ” چطوری میریم؟” ” خودت میبینی” اعصابم با اینجور جواب دادن های رها خورد میشد اما به رو خودم نیاوردم…